این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که درصد بالایی از اسیران مربوط به جنبش فتح هستند و بیشترشان پس از انتفاضه اقصی بازداشت شده اند. جالب این که بسیاری از آن ها هم نیروهای امنیتی هستند؛ کسانی که با نیروهای امنیتی دوران ژنرال دایتون آمریکایی (که بعد از او ژنرال مایکل مولر سر کار آمد) کاملا اختلاف نظر دارند. دکترین امنیتی نیروهای فلسطینی دایتون عبارت است از همکاری امنیتی با اشغالگران و عدم مقابله با آنها تحت هیچ شرایطی و علی رغم رفتارها و اعمال آنها.

در مرحله اول سهم حماس از اسرای آزاد شده بیشتر بود، اما مرحله دوم بیشترین تعداد از آن جنبش فتح بود. با علم به این که "اسرائیل" با آزادی دهها اسیر محکوم به حبس ابد از جنبش حماس مخالفت کرد، علت آن هم برخی از محاسبات امنیتی است صهیونیست هاست که پیش بینی می کنند این اسرا در صورت آزادی بار دیگر به مقاومت خواهند پیوست؛ حتی اگر به نوار غزه یا خارج از اراضی اشغالی تبعید شوند.

این امر روشن می سازد که حماس در مذاکراتش با دشمن جناحی عمل نکرده است و این نکته اشتیاق این جنبش به وحدت ملی و برنامه های مقاومت و مبارزان را نشان می دهد، صرف نظر از این که چه گرایشی داشته باشند. حماس این حقیقت را هم می داند که مرحله دوم تبادل اسرا اسرایش مستثنی خواهند بود و اعضای جهاد اسلامی را هم شامل می شود. مسأله به همین جا ختم نشد بلکه فراتر از این حماس علاقمند بود تمام معیارهای اسرائیل در خصوص تبادل اسرا را در هم شکند. همان گونه که همگان می دانند اسرائیل ابتدا با آزادی کسانی که به زعم این رژیم دستشان به خون اسرائیلی ها آلوده است مخالفت ورزید و نیز با گنجاندن نام اسرای قدس و اراضی اشغالی سال 1948 با این بهانه که شهروندان اسرائیلی هستند به شدت مخالفت می کرد. حماس تمام این معیارها را شکست و به فضل خدا توانست درصد بالایی از شروط خود را اعمال کند، گر چه ده ها تن از اسیران عمده و مهم آن و در رأس آنها مبارزانی که بالاترین احکام در تاریخ زندان برای آنان صادر شده است نشد (در رأس آنان مبارز قهرمان ابراهیم حامد قرار دارد که رکورد ثبت شده برای عبدالله برغوثی را که 67 بار به حبس ابد محکوم شده بود خواهد شکست زیرا دستگاه های صهیونیستی او را 82 بار به حبس ابد محکوم کرده اند) و همچنین دو اسیر بلندپایه به نام های مروان برغوثی از جنبش فتح و احمد سعدات از جبهه خلق و دیگر زندانیان محکوم به حبس ابد آزاد نشدند.

دوست داریم روی واقعیتی تمرکز کنیم که فراتر از نقل داستان این عملیات است و آن این که این تبادل موجب توقف سلسله بازداشت های نیروهای حماس به وسیله تشکیلات خودگردان نشد (پس از دیدار مشعل – عباس در پایان ماه گذشته 76 نفر بازداشت شده اند).  بیشتر این زندانیان کسانی هستند که پیش از قرارداد تبادل اسرا از سیاه چال های رژیم صهیونیستی آزاد شده اند و برای برخی از آنها احکام غیابی صادر شده است. جنبش فتح به پاس قدردانی هم که شده زندانیان حماس را از زندان های خود آزاد نکرد و این امر در واقع نگرانی ها را افزایش می دهد و نیز فرصتی را فراهم می کند تا با رهبران فتح یعنی کسانی که نمی دانیم برای ادامه بازداشت مبارزان حماس چه توجیهی دارند به بحث بنشینیم. در حالی که حماس اقدام به آزادسازی اعضای جنبش فتح کرده است. تأخیر تشکیل دولت وحدت ملی هم بنا به درخواست محمود عباس صورت گرفته است نه عقب نشینی حماس. البته ما اصولا مخالف هر گونه آشتی بر پایه انتخاباتی هستیم که تشکیلات خودگردان را همانند شهرداری و مرکز پلیسی قرار می دهد و باعث می شود صورت زشت اشغالگری و به حاشیه راندن فلسطینیان خارج از چهره صهیونیست ها پاک شود.

بازداشت مبارزان ننگ و عاری است که تمام کسانی را که به هر نحوی در آن مشارکت دارند رسوا می کند؛ از اعضای آزاد شده فتح انتظار داریم در زمینه آزادسازی برادران حماسی خود از بازداشت گاه های تشکیلات خودگردان فعالیت کنند و از سایر اقدامات خودسرانه در حق آنان خودداری کنند جدا از این که باید از هر نوع سوء استفاده از آزاد شدگان اخیر جلوگیری کنند. پس از همه این ها کسانی از راه می رسند که از دوران دیتون و مایکل مولر و هماهنگی امنیتی دفاع می کنند سپس می خواهند انسان را متقاعد سازند که اینان عملا مقاومت می کنند و به تعهدات خود پایبند هستند. بدتر از همه چنین کسی می خواهد تا انسان را متقاعد سازد که آنان به طور مسالمت آمیز در برابر اشغالگری مقاومت می کنند گویی که مقاومت مسالمت آمیز تنها تظاهرات نمایشی در نزدیکی دیوار است که ده ها و صدها تن در آن شرکت می کنند و غالب آنان با خارج همبستگی دارند.