افزون بر همه اینها جنایات زیادی نیز انجام می گیرد؛ به عنوان مثال آتش زدن خودروهای فلسطینیان و حمله به دانش آموزان مدارس و رها کردن سگ های آموزش دیده برای ترساندن آنان و رفتار غیر انسانی و نژادپرستانه ای که در پست های بازرسی ارتش با فلسطینیان دارند و اهانت هایی که به آنان روا می دارند از دیگر جنایات شهرک نشنیان به شمار می رود. آنان رهگذران را ساعت ها زیر آفتاب سوزان نگه می دارند و شاید یادآوری ناله های آن پیرزن فلسطینی در یکی از پست ها در حین حمله سگ های آموزش دیده به او رساتر از هر سخنی باشد. در این زمینه باید به یک حقیقت بسیار مهم تاکید کرد و آن اینکه چنین تجاوزاتی دیگر موسمی نیست و در زمان خاصی صورت نمی گیرد بلکه به یک کار روزمره و نه تصادفی تبدیل شده است و همان طور که اشاره کردیم این جنایت بر اساس توطئه شوم صهیونیستی جهت بیرون راندن اکثریت مردم فلسطین از میهن شان و تبدیل باقیمانده آنان به اقلیتی که مانند بردگان در کارگاه ها و کشتزارهای کار می کنند و نیز با هدف سیطره بر کرانه باختری صورت می گیرد که دشمن اصرار دارد این منطقه "سرزمین اسرائیل" است.

جنایات شهرک نشینان اشتباه اسلو را به یاد می آورد که در آن توقف شهرک سازی به عنوان یک شرط مطرح نشده بود و بحث در خصوص این مسأله بسیار مهم به مرحله نهایی موکول شد و همین امر به دشمن فرصت داد تا به روند شهرک سازی سرعت دهد تا اینکه تعداد شهرک ها افزایش و شمار شهرک نشینان به بیش از نیم میلیون نفر رسید که در کرانه باختری و قدس سکونت دارند و بدترین جنایات را علیه فلسطینیان مرتکب می شوند. کوتاه سخن اینکه دشمن با استیلا بر تمام فلسطین و یهودی سازی قدس و کوچاندن اکثریت سکنه آن بر اجرای پروژه بنیان کن صهیونیستی خود اصرار دارد، حال آنکه رهبران تشکیلات خودگردان فلسطین همچنان سرگرم مذاکره با دشمن صهیونیستی هستند، لاحول و لاقوة الا بالله!